سربازی رفتن دخترا...(طنز)
وبگاه بهارنارنج

♥بهارنارنج♥

♥تحمل نداره نباشی♥...♥دلی که تو تنها خدا شی♥

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً




صبحگاه:
فرمانده: پس این سربازه‌ها (بجای واژه سرباز برای خانمها باید بگوییم سربازه !) کجان؟
معاون: قربان همه تا صبح بیدار بودن داشتن غیبت میکردن

ساعت 10 صبح همه بیدار میشوند...
سلام سارا جان
سلام نازنین، صبحت بخیر
عزیزم صبح قشنگ تو هم بخیر
سلام نرگس
سلام معصومه جان
ماندانا جون، وای از خواب بیدار میشی چه ناز میشی...
صبحانه:
وا... آقای فرمانده، عسل ندارید؟
چرا کره بو میده؟
بچه‌ها، من این نون رو نمیتونم بخورم، دلم نفع میکنه
آقای فرمانده، پنیر کاله نداری؟ من واسه پوستم باید پنیر کاله بخورم

بعد از صبحانه، نرمش صبحگاه (دیگه تقریبا شده ظهرگاه)
فرمانده: همه سینه خیز، دور پادگان. باید جریمه امروز صبح رو بدید
وا نه، لباسامون خاکی میشه ...
آره، تازه پاره هم میشه ...
وای وای خاک میره تو دهنمون ...
من پسر خواهرم انگلیسه میگه اونجا ...

ناهار
این چیه؟ شوره
تازه، ادویه هم کم داره
فکر کنم سبزی اش نپخته باشه
من که نمی‌خورم، دل درد میگیرم
من هم همینطور چون جوش میزنم
فرمانده: پس بفرمایید خودتون آشپزی کنید!
بله؟ مگه ما اینجا آشپزیم؟
مگه ما کلفتیم؟
برو خودت غذا درست کن

 والا، من توخونه واسه شوهرم غذا درست نمی‌کنم، حالا واسه تو ...
چون کسی گرسنه نبود و همه تازه صبحانه خورده بودند، کسی ناهار نخورد

بعد از ناهار
فرمانده: کجان اینا؟
معاون: رفتن حمام
فرمانده با لگد درب حمام را باز میکنید و داد میکشد،

اما صدای داد او در میان جیغ سربازه‌ها گم میشود...
هوووو.... بی شعور
مگه خودت خواهر مادر نداری...
بی آبرو گمشو بیرون...
وای نامحرم...
کثافت حمال...
(کل خانم ها به فرمانده فحش میدهند اما او همچنان با لبخندی بر لب و چشمانی گشاده ایستاده است!)

بعد از ظهر
فرمانده: چیه؟ چرا همه نشستید؟
یه دقیقه اجازه بده، خب فریبا جان تو چی میخوری؟
جوجه بدون برنج
رژیمی عزیزم؟
آره، راستی ماست موسیر هم اگه داره بده میخوام شب ماسک بزنم.

شب در آسایشگاه
یک خانم بدو بدو میاد پیش فرمانده و ناز و عشوه

میگه: جناب فرمانده، از دست ما ناراحتین؟
فرمانده: بله بسیار زیاد!
خب حالا واسه اینکه دوباره دوست بشیم

بیایید تو آسایشگاه داره سریال فرار از زندان رو نشون میده، همه با هم ببینیم

فرمانده: برید بخوابید!! الان وقت خوابه!!

فرمانده میره تو آسایشگاه:
وا...عجب بی شعوری هستی ها، در بزن بعد بیا تو
راست میگه دیگه، یه یااللهی چیزی بگو

 فرمانده: بلندشید برید بخوابید!
همه غرغر کنان رفتند جز 2 نفر که روبرو هم نشسته اند

 فرمانده: ببینم چیکار میکنید؟
واستا ناخونای پای مهشید جون لاکش تموم بشه بعد میریم
.
 آره فری جون؛ صبر کن این یکی پام مونده
فرمانده: به من میگی فری؟؟ سرباز! بندازش انفرادی.
سربازه: آخه گناه داره، طفلکی
مهشید: ما اومدیم سربازی یا زندان! عجبا!

                                حال کردین؟؟؟؟

                          اینم از سربازی رفتن ما...خخخخخخخ

                                     خیلی خب برو پایین نظر بده...

 


نظرات شما عزیزان:

neda
ساعت23:48---3 بهمن 1391
تو را هيچگاه نمي توانم از زندگي ام پاک کنم چون تو پاک هستي مي توانم تو را خط خطي کنم که آن وقت در زندان خط هايم براي هميشه ماندگار ميشوي و وقتي که نيستي بي رنگي روزهايم را با مداد رنگي هاي يادت رنگ مي زنم



مستی
ساعت14:50---3 بهمن 1391
همونی ک میدونی خواهررررررررر من_خخخخخخ

neda
ساعت20:16---2 بهمن 1391
وای ابجی گلم

اول اینکه ممنون اومدی

دوما بابا یه اصطلاحه دیگه مثلا2نیمه شبه

منظورم این بودکه دیروقته
پاسخ:اصطلاحاتت رو عشقه خواهری


.:.:.* خانوم بلا *:.:.
ساعت15:00---1 بهمن 1391
دیگه با این وضع سربازی بهشت میشه...

ساعت21:31---28 دی 1391
ای کــاش



یا بـــــــــــودی



یـــــا از اول نبودی


ایـــــن که هســـتیو کنــــارم نیســــتی …



“دیـــــــــوانه ام می‌کنــــــــــد”
پاسخ:زیبابود گلم...


بهراد
ساعت17:12---28 دی 1391
خیلی باحال بود مرسی

armin.joon
ساعت17:02---24 دی 1391
baba damet garm terkoondi ha

رامین
ساعت0:44---23 دی 1391
خعععععععععععععععععلی باحال بود
پاسخ:خوتم باحی داااااااااش...


amin
ساعت19:56---22 دی 1391
درگیر توام ، منی که مال توام ، تویی که زندگی ام هستی از آغاز تا آغاز دوباره اش با دلم هستی و تو آغاز من هستی این تو هستی که تنها مال من هستی


پاسخ:چی شد اخرش!!!!!کی مال کی بود!!!!!!!


مهرسا
ساعت19:03---21 دی 1391
وااااااااااااااااااااااااااااا اای!!!

ترکیدم از خنده!!!


majid
ساعت16:11---21 دی 1391
محدثه جان در حد المپیک تکراری بود

داداش سعید
ساعت11:13---21 دی 1391
خدا به داد ما برسه که شما برین سربازی
وای وای


sahar222
ساعت23:32---18 دی 1391
اجي محدثه خيلي باحال بود ..پوكيدم از خنده ..فك كن مابريم سربازي ايشششششششش
پاسخ:عمرا فک کنم اجی


mahsa
ساعت15:26---16 دی 1391

دختر این دفه دیگه
ترکوندی


دختــــــــــرجنــــــــوبی
ساعت13:45---16 دی 1391
آره فری جون؛ صبر کن این یکی پام مونده
فرمانده: به من میگی فری؟؟ سرباز! بندازش انفرادی.
اینجاش با حال بود


neda
ساعت12:33---15 دی 1391
واقعاعالی بود
حال کردم اجی


مرجان
ساعت16:38---14 دی 1391
اره والا همون بهتررر که نمیریمممم!
خعلللللللی باحال بودد کلی خندیدیم موجبات شادی مارا فراهم کردی!!ممنونم
من تا اینو تو کل فامیل نخونم دست بردار نیستم!!الان میرم میخونم


هانیه
ساعت2:36---14 دی 1391

محدثه گلی نیست؟؟


باران
ساعت0:00---13 دی 1391
وووویییییییییییییی
خوبه مانمیریم سربازیااااااااااااااااااااااا همینجوری تو خیابون بمون شماره میدن سکته رو میزنیم
بریم با هاشون سربازیی ووووییییییی:
S


ژيلا
ساعت23:44---12 دی 1391
هااااااااااااا
یه تخمیییییییییی
نهادی
اندازززززززززززه........................ شه


پرنسس
ساعت22:31---12 دی 1391
هههههههههههههههه
چطوری آبجی؟
قبلا خونده بودم...
آره بابا خانما هر جا برن صفا میبرن با خودشون!شه شه شه


♥...گل پسر...♥
ساعت22:28---12 دی 1391
نه عمرا!!! اگه بخوام با یکی مثل تو هم خدمتی بشم عمرن!!! مگه دیوونه ام! من همین جا از دست شما دخترا اسایش ندارم! چه برسه به این که با چندتاشون هم خدمتی بشم....

واییییی حتمن امشب کابوسش رو می بینم!

خخخخخخخخخ!


پاسخ:نخیرم.... اصن نه باید بزارن تا معلوم بشه.... خدایاااااااااااا...عجبه هااااا...بابا خودشیفته...از تو نت از دخترا اسایش نداره!! ووووووووی خدایاااااا...مردم رو نگاه...من فهمیده بودم شیرازیا...گ*ادن...تو کجا تواینا خودشیفته پریدی اخه برادر من


ژيلا
ساعت21:38---12 دی 1391
یکی سلامتورسوند
گفت مگه منگلاهم ازاین چیزابلدن
فهمیدیییی


ساعت21:23---12 دی 1391
ووووووووووووووووووووووی من که اصلا حاضر نمی شم با یه زن برم سربازی....

بلا به دور.........

ولی خیلی خندیدیم

مرررسی};-};-};-
پاسخ: خیلی هم دلت بخوااااااااااد... درضمن تازه تجربه هم نشون داده دخترا برن سربازی حتی پیرمردا هم شوق به سربازی رفتن پیدا میکنن از اون گذشته کسی دیگه معافی هم نمیگیره همه بدو بدو برن سربازی...حالا باید واسه دخترا هم بزارن تا ببینیم داداش گل پسر نمیره بازم درخاست سربازی رفتن بده...


پسر
ساعت18:54---12 دی 1391


ژيلا
ساعت14:29---12 دی 1391
وااااااااااااااااا ی
پوکیدم محدثه
الان میرم واسه همه میخونممممممممممممش
مهمون دارییییییییییییییییم
من موندم توچرافیلسوف نشدی بااین مغزه خلاقت


علیرضا موسوی
ساعت13:58---12 دی 1391
:-D

خعلیییی با حال بود
پاسخ:باحالی از خودته داش علی...


داداش هادی
ساعت11:18---12 دی 1391
س. ممنونم از اینکه منو لینک کردی
منم از امروز تو رو لینک کردم


شیـ♥احسان♥ـطون
ساعت11:10---12 دی 1391
وای از دست تو محدثه با این کارات

شکمم جر خورد انقد خندیدم

همون تو با اون معدت باید بری سربازی خرپشمک

چقد بلایی تو


هانیه
ساعت1:15---12 دی 1391
عزیزم خیلی جالب بود ولی نکته اش این بود فرماندشون هم در ایران یک هند جگر خوار زن میذارن

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



════════ ೋღ♥ღೋ ════════








یا حسین-بهارنارنج